در آستانه 7 ماهگی
سلام عسل مامان اولاً ببخش که دیر دیر میام وبلاگت آخه قبض تلفن خونه خیلی زیاد اومده و من شرمنده بابایی شدم. تصمیم گرفتم هفته ای یه بار بیشتر نیام. ثانیاً هفت ماهگیت مبارک دخترم دیگه واسه ی خودت خانم شدی کلی با اسباب بازیهات و و سایل دور وبرت بازی میکنی و من با خیال راحت ناهار می پزم. البته مرتب بهت سر میزنم تا چیز خطرناک دور و برت نباشه مامان و اقاجون(مامان و بابای حسینم) و عمه فرزانه با عمومهدی و خانمش رفتن مشهد عمه فرزانه قول داده واست سوغاتی بیاره امیدوارم سفر بهشون خوش بگذره و به سلامتی برگردن با اینکه دو روز بیشتر نیست رفتم کلی دلمون واسشون تنگ شده. این ر...
نویسنده :
مامان محیا
18:14